هنر ترجمه داشتن
در مسیر ترجمه فقط استراتژی و تکنیک در ترجمه نمی تواند کمک کند بلکه مترجم هنر هم باید داشته باشد.
مسیر ترجمه
اولین چیزی که ما داریم یک متن هست که میتونه از زبان انگلیسی یا زبان دیگری باشد که قرار است از آن زبان به زبان فارسی ترجمه شود. پس یک متن مبدا داریم و یک متن مقصد و این کار یعنی ترجمه کردن با وجود رمز گشایی و رمز گذاری و استراتژی انجام میشود و انتقال پیام از یک زبان به زبان دیگر انجام می شود. برای اینکه این استراتژی و رمز گذاری انجام شود مترجم باید ساختار و بطن آن زبان را بداند مثلا آن چیزی را که با چشم تان میبینید و معنی می کنید اما یک عمقی وجود دارد که در هر زبان میتونه به صورت محاوره، کا لوکیشن، اصطلاح، استعاره، صحبت های رسمی یا غیررسمی است و این موارد است که باعث میشود که با یک عمق عمیقی مواجه شوید که ساختار و تکنیک به تنهایی نمی تواند به شما کمک کند.
فرآیندهای ترجمه
رمز گشایی یعنی چه؟
یعنی اینکه بتوانیم با توجه با ساختار متن مبداء که داریم معنی کنیم
رمز گذاری یعنی چه؟
یعنی بعد از رمزگشایی متن مبدا که توانستیم معنی کنیم حالا با توجه به ساختار در زبان مقصد به زبان مقصد معنی را بگردانیم
وقتی می خواهید متنی را ترجمه کنید اولین چیزی را که بهش برخورد می کنید چی هست؟
اولین چیز کلمه است و هر ده تا کلمه یک جمله می شود و بعد از جمله پاراگراف و بعد یک متن و برای اینکه شما این رمز گذاری ها را انجام بدهید کلمات را باید در کنار هم قرار بدهید و کلمه هایی که میخواهند در کنار هم قرار بگیرند هر کدام یک معنای مجزایی دارند که در حالت خودشان ترجمه می شوند.
به طور مثال یک جمله می بینید که میخواهید ترجمه کنید.
.Today I was so hungry
امروز من خیلی گرسنه بود
ترجمه جمله مبدا میشه امروز من بودم گرسنه حالا با توجه به ساختار و رمز گذاری باید به معنای زبان هدف ترجمه کنیم یعنی اینکه ما در فارسی نمیگوییم امروز من بودم گرسنه یعنی ساختار هر زبان و هر جامعه ای در آن ترجمه متفاوت هست.
ماهیت معنا یعنی چی ؟
مثال : he kicked the bucket un fortunately
او ضربه زد به سطل زباله. نه این معنی این جمله نیست بلکه این جمله یک اصطلاح است و به معنی او از دنیا رفت یا گور به گور شد
ماهیت معنا به این معنی نیست که هر کلمه ای جمله می شود و بتوانید هر کلمه را معنا کنید و با یک ساختار عمیقی مواجه هستید آن چیزی که در ماهیت معنا مهم است وجود کلمه است که کلمه دو ساختار دارد یک ساختار ظاهری خود کلمه و دومی ساختار معنایی کلمه است که هیچ وقت این دو ساختار با هم برابر نیستند یعنی اینکه
مثلا: کلمه شیر که ساختار ظاهری آن هست آیا فقط یک معنا دارد؟ خیر این کلمه میتواند به معنای شیر پاستوریزه، شیر آب و شیر جنگل باشد. آیا ما می توانیم با دیدن کلمه شیر با همان یک معنا معنی اش کنیم؟ نه ، باید ببینیم متن ما چی هست. اگر هر کلمه از نظر معنا فقط دارای یک معنا بود که فرآیند رمزگشایی و رمز گذاری یا همان ترجمه کار چندان دشواری نبود ولی آن چیزی که کار مترجم را هم در رمزگشایی و هم رمز گذاری دشوار می کند این است که بین صورت کلمه و معنای کلمه رابطه یک به یک وجود ندارد. فرآیند پیدا کردن معنا و رمز گذاری در کار ترجمه بسیار کار دقیق و پیچیده ای است و مترجم برای رسیدن به یک ترجمه مطلوب و دقیق که برابری معنایی بین متن زبان مبدا و زبان هدف را داشته باشد لازم است که به تفاوت هایی که بین کلمه و ساختار معنایی دو زبان وجود دارد توجه دقیق داشته باشد و برای رسیدن به این هدف مترجم لازم است که از دو فرآیند کشف رمز زبان مبدا و رمز گذاری زبان هدف موفق بیرون بیاید.
مشکلات کشف رمز گشایی و رمز گذاری در متن
چه مشکلاتی برای پیدا کردن معنا از زبان مبدا به زبان مقصد وجود دارد؟
۱٫وقتی بین کلمه یعنی شکل ظاهری کلمه و معنای کلمه در یک زبان رابطه یک به یک وجود ندارد یعنی اینکه بعضی کلمه ها در زبان هم معنا هستند و برخی دارای معناهای متفاوت هستند
مثال: کلمه خوردن در زبان انگلیسی شامل eat, drink , hit می شود که برای هر کدام اینها در جایگاه به خصوصی استفاده می شود.
یا کلمه دفتر که می تواند به معنای notebook or office باشد.
۲٫ گاهی اطلاعات ارایه شده همواره از رو ساخت و ظاهر کلمه قابل تشخیص نیست.
۳٫ شیوه های متفاوتی که برای بیان پیام یا اطلاعات از طریق کلمات در زبان انجام می شود که به دو صورت زیر است
۱٫معنای صریح و یا آشکار که اطلاعات و پیام از صورت و شکل ظاهری کلمه و زبان فهمیده می شود.
۲٫معنای غیر صریح یا ضمنی هم می گویند اطلاعات و پیامی که از موقعیت گفتار و رابطه بین دو جمله فهمیده می شود. معنایی که آشکار نیست و درون یک کلمه است.
مثال:
جمله ?how much coffee did you drink
چه مقدار قهوه خوردی؟
این جمله در هر جا شما ببینید به این معناست، این میشود معنای صریح
جواب : a little , just a little
اما اگر جواب را فقط تنها ببینید یعنی بدون قسمت اول آیا متوجه قضیه و معنی میشوید؟ مسلما نه
پس معنی جمله دوم یا همان جواب سوال آشکار نیست بلکه معنا در درون جمله است یعنی a little coffeeاینجا به معنای غیر صریح است
نکته: موقعیت گفتار و موقعیت جمله در ترجمه متن به شما خیلی کمک می کند
جنبه های مختلف بیان معنا
۱٫ معنای ارجاعی: یکی از ملموس ترین و اساسی ترین لایه معنایی عناصر واژگانی است یعنی ارتباط بین کلمات و آن فیزیک کلمه را معنای ارجاعی می گویند.
۲٫ مثال : سعی کنید چند تا کلمه ای را که میگویم را تصور کنید و ببینید چه حسی پیدا میکنید. ۱٫ پرتقال ، لیمو ترش ، نمک ، نمکی که در لیمو ترش ریخته می شود . نمکی که در لایه های لیمو ترش وارد می شود و الان آماده است برای خوردن.
چه اتفاقی افتاد؟ از لیمو ترش یک برداشت کردید آیا از پرتقال شما سیب را برداشت کردید؟ و از لیمو ترش ماشین به ذهن شما آمد؟ نه از لیمو ترش شکل لیمو ترش به ذهن تان آمد و حتی از نمک که در لایه های لیمو ترش وارد شد بزاق دهانتان ترشح شد و حس لذت بخشی را به شما داد به اینا میگن معنای ارجاعی یعنی اینکه شما در قالب فیزیک و در قالب روان یک کلمه وارد میشوید و می بینید که چه مفهومی در جای دیگر دارد یک مثال دیگر در زبان فارسی اندام تحتانی بدن آیا با زبان انگلیسی یکی است ؟ نه چون در زبان انگلیسی چندین کلمه برای اندام تحتانی وجود دارد پس معنای ارجاعی هم در زبان ها با هم متفاوت است.
۲٫معنای ساختاری: به این شاره دارد که به کمک ساختار ایجاد و متوجه معنی آن می شوید.
مثال :
.I took something my pocket it was some money than I spend it
از جیبم یک چیزی برداشتم پول بود و خرجش کردم. شما چه چیزی را صرف میکنید؟ زمان را spend time
پول را خرج میکنید spend money
اینجا معنا را از ساختار متوجه شدید که چه چیزی خرج شده از ساختار
spend money
۳٫معنای بافتی یا موقعیتی
به فضایی که جمله های زبان در آن قرار دارند به این فضا میگویند بافت
مثال: اگر یک قابلمه را در نظر بگیرید قابلمه می شود بافت و مواد داخل قابلمه میشود جملات
بافت ترجمه سه مؤلفه متمایز دارد
۱٫دامنه گفتمان: مربوط به موضوع سخن و ماهیت اجتماعی است
۲٫منش گفتمان: روابط و رویداد کلامی که وجود دارد و رابطه نگرش و دیدگاه نویسنده و گوینده
۳٫شیوه گفتمان: شیوه ارتباط که اعم از نوشتار و گفتار چگونه باید باشد را شیوه گفتمان می گویند.
معنای بافتی خیلی مهم است و موضوعات مختلفی را در بر میگیرد
مثال: یک شخص را می توان به شکل های مختلف خطاب قرار داد ولی انتخاب هر کدام از این شکل ها بستگی به موقعیت گفتار دارد
جان اسمیت john smith
جان john
آقای اسمیت Mr. smith
پرفسور اسمیت professor smith
جناب آقای اسمیت his excellency Mr. Smith
برای بیان یک اسم یک شخص با توجه به موقعیت شکل بیان گفتار هم عوض می شود.
یک پاسخ