یادگیری زبان انگلیسی را از کجا شروع کنیم؟

هنوز دانشجوی رشته زبان انگلیسی نشده بودم و مثل اکثر زبان آموزان عرصه یادگیری زبان به دنبال بهترین آموزشگاه و بهترین شیوه آموزش و یادگیری بودم.
اکثر ما، آموزش زبان در ۶۰ روز یا در کوتاهترین زمان را امتحان کردیم و دست از پا درازتر به خانه اول برگشتیم. وقتی تصمیم به یادگیری زبان می گیریم در مسیر یادگیری در مراحلی قرار میگیریم که یادگیری را برای ما دشوارتر میکند و دچار سردرگمی و فشارهای روحی میشویم و هر چقدر این مسایل بیشتر میشه انرژی و انگیزه ما کمتر میشه.

چرا زبان یاد نمی گیرم؟

واقعا ایراد کار کجاست؟ چرا در یادگیری زبان اینقدر دچار مسایل آشفتگی و سردرگمی و بی انگیزگی میشویم.واقعا راه درست و روش درست کدام است؟ چرا هرکس یک روشی میگه و چرا روش هایی که گفته میشود و با انجام دادنشان نتیجه نمی گیرم؟ آیا من هوش خوبی ندارم؟ یا استعداد یادگیری زبان ندارم؟ این ها سوالاتی هست که در ذهن اکثر زبان آموزها می آید و این افکار باعث از بین رفتن انگیزه و گاهی باعث کنار کشیدن فرد و رها کردن یادگیری زبان میشود و دوباره بعد از چند سال با قرار گرفتن در شرایط که ضرورت زبان رو حس میکند به یادگیری روی میاورد.

هدف از یادگیری
یک بار برای همیشه فرآیند یادگیری زبان را برای خودمان روشن کنیم و مسیر و هدف از یادگیری را کاملا برای خودمان شفاف کنیم اینکه واقعا من از یادگیری زبان به چه چیزی میخوام دست پیدا کنم؟ چه استفاده ای میخواهم انجام بدهم؟ مشخص شدن حوزه فعالیت و استفاده ما از زبان کمک بزرگی در فرآیند یادگیری میکند؟ با رفتن به کلاس های آموزشی اولین سوالی که اکثر اوقات پرسیده میشود این است که چند وقت یا چند سال طول میکشد ؟ نمیشه در زمان کمتری یاد گرفت؟ واقعا فکر کردن به این موضوعات و اینکه دنبال راه های زود بازده باشیم جز سردرگمی و کلافگی چیزی برای ما نخواهد داشت .

شیوه های یادگیری
جواب تمام این سوالات از زبان اساتید این است که بستگی به خودت دارد که چقدر زمان ببره. خوب بستگی به خودمان دارد یعنی چی؟ به چه چیزی بستگی دارد؟ بر اساس مقالات و تحقیقاتی که بر روی روش های یادگیری و هوش ها ی افراد انجام شده نتیجه این است که هر فرد با توجه به نوع هوش و دریافت های سیگنال های مغزی طوری هست که هرفردی با یک روش یاد میگیرد یکی با نوشتن یکی با دیدن و یکی با شنیدن و…. خوب در این قسمت ما باید سبک یادگیری خودمان را بشناسیم و ببینیم با چه روشی یاد میگیریم و چه مدت زمانی را برای یادگیری باید بذاریم تا نتیجه لازم را بگیریم اما با توجه به تمام این موارد تمامی این ها در یک چیز شامل میشود پشتکار و یادگیری و تکرار مداوم هر روز حتی اگر کسی شناختی نسبت به این موضوع نداشته باشد اما با یادگیری هر روز و تکرار مطالب حتما به نتیجه خواهد رسید.

بچه ها چگونه زبان یاد می گیرند
اکثر زبان آموزان با این جمله خیلی خوب آشنا هستند این هم جز یکی از جواب هایی است که در بیشتر سوالات زبان آموزان داده میشود واقعا چقدر این جمله برای ما شفاف و روشن است؟ چقدر امر یادگیری کودک نوپا برای یاد گرفتن زبان مادری برای ما واضح است؟ اگر این موضوع برای ما کاملا روشن هست پس چرا به دنبال روش ها و متدهای زود بازده میرویم؟ واقعا برای یادگیری زبان روش زود بازدهی وجود دارد؟ و این که تا حالا چقدر به جمله بچه ها چطور زبان یاد می گیرند با دقت و توجه فکر کردیم بچه هایی که در دوسال اول زندگیشون بالاترین رشد مغزی رو دارند طوری که در زیر پنج سال قادرند که چندین زبان رو یاد بگیرند و اینکه ذهن یک بچه با افراد دیگه در هر سنی فرق میکند ما باید جمله بچه ها چطور یاد می گیرند رو برای خودمان تعریف و آنالیز کنیم که نحوه یادگیری بچه چطوری است؟ اینکه بچه در تمام روز در معرض صحبت کردن اطرافیان با آن زبان هستند قرار دارد و برای صحبت کردن با بچه کلمات رو کلمه به کلمه و مجزا بازگو میکنند و چندین بار تکرار میکنند و زمانی که بچه شروع میکند به صحبت کردن پدر و مادر و اطرافیان کلماتی را که بچه میگوید را اصلاح میکنند و بعد از دو سال تازه جملات کوتاه و بلند را می گوید و تا هفت سالگی و رفتن به مدرسه تا بتواند به طور نسبتا خوبی مسلط به حرف زدن میشود

توقع خود را پایین بیاوریم
این ها رو نگفتم که بگویم فرآیند طولانی هست یا اصلا مسيله پیچیده ای است و یا نمیشود و ما دلسرد بشویم نه اینها رو گفتم تا یک مقدار با خودمان واقع بینانه رفتار کنیم و توقعاتمان را از خودمان پایین بیاوریم و توقع زیادی از خودمان نداشته باشیم و اگر این مسیر یادگیری را برای خودمان روشن کنیم کمتر به دنبال سوال هایی برای پرسیدن مدت زمان یادگیری و روش های سریعتر میرویم و حداقل با روشن شدن این مسایل و پذیرفتن یک سری واقعیت ها ما انرژی و انگیزمون رو از دست نمی دهیم.

یادگیری عمیق
باید به این آگاه باشیم که یادگیری هر موضوعی احتیاج به یادگیری عمیق و مداوم دارد و این موضوع برای یادگیری زبان دوم بیشتر صدق میکند مثلا خود شما بله خودتون رو تصور کنید زبان اصلی شما زبان فارسی است و چند سال است که به این زبان صحبت میکنید و از لحاظ نوشتن و خواندن و صحبت کردن های عامیانه خوب هستید زمانی که میخواهید یک کتاب درسی یا اصلا غیر درسی مثلا داستانی ،یا آموزشی که به زبان فارسی نوشته شده را بخوانید چقدر با دقت میخوانید تا مطالب آن را واقعا درک کنید و شاید دو یا سه بار کتاب را بخوانید تا عمیق تر یاد بگیرید به قول استاد شاهین کلانتری اگر یک کتاب رو در فاصله مدت زمان کوتاه چند بار مرور کنید اتفاقات بسیار خوبی برای شما خواهد افتاد حالا شما تمام این مسیر مطالعه رو با زبان غیر از مادری در نظر بگیرید واقعا چقدر الان پذیرفتیم این موضوع را چقدر دیدگاه و حس بهتری نسبت به خودمان پیدا کردیم و اینکه چرا ما با یک بار خواندن یک خط از کتاب انگلیسی توقعمان را از خودمان بالا میبریم و جملات چرا من یاد نمیگیرم؟ چرا من بی استعدادم را در ذهن خودمان تکرار میکنیم حداقل در طی این چند سال اخیر این ثابت شده که که برای یادگیری هر موضوعی استعداد خیلی نقش نداره مهم پشتکار و انگیزه و یادگیری مداوم داشتن و برنامه ریزی صحیح داشتن هست که ما را موفق میکند.

یادگیری زبان با دیکشنری
اولین مشکلی که زبان آموزان با یادگیری زبان دارند دایره لغات و نحوه یادگیری لغات است و اینکه با حفظ کردن کلی لغات وقتی میریم یک متن رو در کتاب یا اینترنت بخوانیم میبینیم که نمیتوانیم و هیچی بلد نیستیم و اینجاست که دوباره میگوییم چرا من هیچی بلد نیستم و دوباره حس های کلافگی سراغمان می آید و اینکه تلفظ کلمه رو بلد نیستیم و اصلا بلد نیستیم با دیکشنری کار کنیم وقتی که از استاد تلفظ کلمه ای رو میپرسیم فارسی مینویسیم که بعد وقتی میخواهیم دوباره اون نوشته فارسی را هم بخوانیم باز دچار مشکلات میشویم کلمات و کتابی که برای ما ناآشناست و کسی هم نیست که به ما یاد بدهد و نمی دانیم از کجا شروع کنیم که به تلفظ ها و استفاده از دیکشنری و نحوه کار کردن با این کتاب مرجع مسلط بشویم و تمام نکات مربوط به آن لغت و کاربردش را یادبگیریم حالا به نظر شما یادگیری دیکشنری چقدر اهمیت دارد؟به نظر شما یادگیری بزرگترین کتاب مرجع لغت شما را در مسیر یادگیری زبان کمک نمی کند؟ و باعث نمی شود که این مسیر برای شما جذاب تر و لذت بخش تر و کمی راحت تر بشود و مسلمأ در مسیر یادگیری پیش آمده که از استاد کلمات مرتبط یا متضاد یا کاربرد آن لغت در رایتینگ و یا اسپیکینگ را بپرسید یا حتی نکات گرامی را و استاد دیکشنری را به شما معرفی میکند خوب وقتی یه موضوعی اینقدر اهمیت دارد پس چرا یادگیری را همزمان با یادگیری دیکشنری شروع نکنیم حالا که تمام نکات مربوط به کلمه در کتاب دیکشنری وجود دارد چرا آن را یاد نگیریم

چی شد که به دنبال یادگیری زبان رفتم
ادامه داستان من اصلا چی شد که زبان را انتخاب کردم برای یادگیری و چی شد که شروع شد. شروعش بعد از انجام دوره های یادگیری و مهارت آموزی مهدی(پسرم) و معرفی مهدی به عنوان کوچکترین پژوهشگر و انتخاب موضوع تخصصی فیزیک برای کودکان که قرار بود ما برای آموزش با مهدی و کودکان فعالیت کنیم و علیرغم همکاری و تلاش اساتید و پیدا نکردن منابع فارسی مناسب نتوانستیم مسیر مناسبی برای ادامه آموزش ها پیدا کنیم تا اینکه با تشکیل کار گروه و طراحی پروژهای عملی – مشارکتی سد های ذهنی شکسته شد و بعد از مراجعه به منابع انگلیسی با دنیایی از مطالب ساده برای کودکان و فیلم و انواع بازی ها روبه رو شدیم اما نه من و نه پدر مهدی زبان انگلیسی بلد نبودیم و این ماجرا باعث شد برای یادگیری زبان به آموزشگاه ها و کتاب ها و منابع یادگیری پناه ببرم اما همه چی اولش گنگ بود و من هم عجله در یادگیری و هر روز که می گذشت من هنوز نتوانسته بودم با توجه به اون مطالبی که یاد گرفته بودم به اون توانایی پیدا کردن منابع و ترجمه کردن و یا حتی فهمیدن مفهموم مطالب برسم و اینکه به دیکشنری مسلط نبودم و تلفظات رو نمیتوانستم درست بگم و اساتید هم از اهمیت کار کردن با دیکشنری میگفتند اما هیچ کس کمکی برای یاد دادن این کتاب نکرد و این باعث شد که در اولین مرحله فقط برای یادگیری دیکشنری و کاربرد و اصول آن وقت بذارم و الان که دانشجوی ترم دوم رشته مترجمی هستم اکثر دانشجویان با همین مشکل روبه رو هستند و من هنوز در حال یادگیری مهارت های استفاده از دیکشنری هستم و همزمان این آموزش ها را به پسرم و چندین کودک و خانواده که مشتاق بودند شروع کردم و اتفاقات خوبی که در مسیر یادگیری زبان از طریق دیکشنری برای ما و خانواده ها افتاد و در خواست دیگران برای این آموزش ها باعث ترغیب شدن ما برای آموزش و قرار دادن این تجربیات در اختیار دیگران شد.شما هم می توانید به زودی آموزش های ما را در قسمت مربوط به آموزش های یادگیری زبان انگیسی پیگیری کنید……