هفت الگوی متفاوت نیومارک برای برابر گزینی در ترجمه اصطلاح ها

از چه شیوه ها و کاربرد هایی در ترجمه اصطلاح ها استفاده می شود؟

واژگان و تصورات ذهنی

از نظر دیدگاه شناختی واژه ها نماینده تصورات ما از جهان خارج هستند. اگر هر کلمه بیانگر نوعی تصور ذهنی باشد هیچ دو واژه ای را در زبان نمی توان پیدا کرد که دارای یک معنی مشخص باشند اگر حوزه کاربردی کلمه را به ملک ها معنایی کلمات اضافه کنیم میتوانیم ادعا کنیم بر اساس این دو ملاک هر واژه حوزه معنایی خاص خود را دارد که از بقیه واژه های مشابه یا مترادف متمایز می شود و به همین دلیل می توان گفت حوزه معنایی هیچ دو واژه ای با هم یکسان و یا بر هم منطبق نیست.
یکی از ملاک هایی که در فرهنگ های معتبر زبان برای متمایز کردن واژه های مشابه یا دارای حوزه معنایی مشترک استفاده می شود دسته بندی های زیر است که نوعی ملاک کاربردی است. در این گونه ملاک ها واژه ها به ما امکان می دهند واژه های بنیادی مشابه و گاهی مترادف را از یکدیگر تفکیک کنیم و هر کدام را در حوزه کاربردی مناسب خود به کار ببریم. این ملاک های معنایی نه تنها برای تفکیک حوزه معنایی و واژه های مشابه در یک زبان مفید هستند بلکه برای برابر گزینی واژگانی و ترجمه اصطلاح ها و تعبیرها نیز کاربرد دارند.
Formal رسمی
Informal غیر رسمی
Slang عامیانه
Literary ادبی
Polite مودبانه
Derogatory توهین آمیز
Humorousطنز آمیز
Euphemisticبه گویی / حسن تعبیر
مثال:
اگر به مفهوم عام ( مردن ) در زبان فارسی نگاه کنیم خواهیم دید که از آن ده ها تعبیر مختلف مجازی و غیر مجازی شده است به چند مورد از این تعبیرهای مختلف از این مفهوم بررسی می کنیم.
ریق رحمت را سر کشیدن توهین آمیز
مردن برای بیان عادی
رحلت کردن احترام آمیز – رسمی
بار سفر را بستن شاعرانه
غزل خداحافظی را خواندن طنز آمیز
هر یک از تعبیرهای مجازی بالا از ( مردن ) را می توان با یک یا دو ملاک کاربردشناسی از یکدیگر تفکیک کرد این ملاک ها ی کاربرد شناختی همراه با سایر ملاک هایی که درباره شیوه تصویر سازی گفته شد به مترجم کمک خواهد کرد تا از میان ترکیب ها و اصطلاح های استعاری رقیب برای یک موضوع در دو زبان دست به برابر گزینی مناسب بزند.

به گویی ( حسن تعبیر ) و انگیزه بیان در اصطلاح ها

به گویی ( euphemism ) یا حسن تعبیر یکی از شیوه هایی است که در زبان از آن برای بیان خوشایند گویی موضوع های ناخوشایند استفاده می شود

تعریف مفهوم به گویی
به گویی، شیوه بیانی است که برای خودداری از بیان گفته ای توهین آمیز یا چیزی که از نظر اجتماعی غیر قابل قبول یا ناخوشایند باشد مورد استفاده قرار می گیرد ویژگی دیگری که برای کاربرد به گویی عنوان شده است به کار بردن واژه های خوش یمن و یا واژه های خوش آهنگ
مثال:
بر اساس این ویژگی ها واژه ها و ترکیب های زیر در فارسی و انگلیسی دارای کاربرد به گویی هستند
برای مردن die :
Fall asleep/ demise
Pass away
وفات کردن، رحلت کردن، خاموش شدن و غیره برای مردن در فارسی
پیکر یا پیکر مطهر برای جسد و یا در انگلیسی remains برای جسد corpse
برای به گویی و ویژگی های مجازی، تصویرسازی و خصوصیت های فرهنگی و قومی را هم باید به فهرست ویژگی های قبلی اضافه کرد به همین دلیل ترجمه آن ها به همان شیوه زبان مبدا به سادگی امکان پذیر نیست.
مثال : به چند نمونه از این نوع به گویی در زبان نگاه می کنیم
میان کلام شما شکر
میان علی و برادرش شکر آب شده
رابطه حسن و همسرش شکر آب شده
گلاب به روتون
مریم دسته گل به آب داده
در مثال های بالا شکر، گلاب، شکر آب و دسته گل دارای معنای مجازی هستند و با توجه به معنای ضمنی خوشایندی که از ان ها به ذهن القا می شود از آن ها برای به گویی استفاده شده است.
شیوه های برابر گزینی ترکیب های مجازی
با توجه به این که بیش تر اصطلاح ها و ساخت های مجازی در هر زبان بر پایه تصورات ذهنی ما از جهان ساخته می شوند. به طور قطع در تعبیرها و تصورات بین زبان ها تفاوت هایی وجود دارد. به همین دلیل یک پدیده، حالت یا حادثه واحد با تصورات و تعبیرهای متفاوتی در دو زبان بیان می شود.
در مثال های زیر مثال از فارسی و انگلیسی برای یک پدیده واحد دو تصور ذهنی مختلف و در نتیجه دو تعبیر مختلف را می بینیم
حشره lady bird/ lady bug
کفش دوزک butterfly
پروانه ، خرمگس horse-fly

To have butterflies in one’s stomach:
To feel nervous before doing something
حالت نگرانی و حالت دل شوره

با توجه به تفاوت هایی که در شیوه بیان تصورات اهل هر زبان وجود دارد نمی توان انتظار داشت برای ترجمه اصطلاح ها از یک زبان به زبان دیگر از شیوه مشخصی پیروی کرد بلکه با وجود خصوصیت های زبانی و فرهنگی در هر زبان می توان از شیوه های مشترک بیان مجازی در زبان ها برای برابر گزینی کمک گرفت چون عمده ترین تعبیرهای مجازی از تصورات ما در همه زبان ها در قالب استعاره و تشبیه بیان می شود و براساس همین دو الگوی بیان مجازی می توان روش هایی را برای برابر گزینی و ترجمه از یک زبان دیگر در دستور کار قرار داد.
زبان شناسی ترجمه روش ها و الگوهای گوناگونی برای ترجمه این قبیل ترکیب ها توصیه کرده است. نیو مارک به هفت الگوی متفاوت برای برابر گزینی اشاره کرده است. در میان شیوه های برابر گزینی که برای متون توصیه شده برای برابر گزینی ترکیب های مجازی در قالب استعاره و تشبیه چهار الگو برای ترکیب های استعاره ای و سه الگو برای ترکیب های تشبیهی که بیش از بقیه الگو ها قابلیت اجرایی دارند
الگوهای نیو مارک
شیوه های برابر گزینی در استعاره
ترکیب های استعاری زبان که در نقش اصطلاح ه برای بیان یک تصویر ذهنی از یک پدیده – حالت و یا حادثه به کار می روند از نظر ساخت و منشا یکسان نیستند از نظر ساخت و پیچیدگی ساخت دارای تنوع زیادی هستند ولی از نظر سابقه کاربرد دو نوع ترکیب استعاری عمده را در زبان می توان مشخص کرد:
۱٫ استعاره قدیمی یا تثبیت شده
۲٫ استعاره های جدید و ابداعی

استعاره قدیمی یا تثبیت شده
این نوع استعاره ها زا نظر ساخت و واژگان در زبان تثبیت شده و عموما همه آن ها به یک معنی و یک شکل به کار می روند.
مثال:
مانند اصطلاح های زیر در فارسی و انگلیسی
چشمم آب نمی خوره ( ناباوری )
از دنده چپ بلند شدن ( بد خلقی )
سوراخ دعا را گم کردن bark up the wrong tree
توی باغ نبودن be out to lunch

استعاره های جدید و ابداعی
تصور های استعاری که به وسیله گوینده شاعر یا نویسنده برای نخستین بار به کار می روند را می توان استعاره جدید یا ابداعی نامید این ترکیب ها معمولا برای برجسته سازی تصوری از پدیده یا رابطه که پیش از این به آن توجه نشده به کار می رود و بیان کننده رابطه ی جدید بین پدیده ها است.
مانند:
دست هایم را در باغچه می کارم ( فرخ زاد )
من وضو در تپش پنجره ها می گیرم ( سپهری )
ترکیب های استعاری زبان از قدرت بیانی، تنوع و پیچیدگی ساختاری زیادی برخوردار هستند و ترجمه و برابر گزینی آن ها نیز به سادگی امکان پذیر نیست و با توجه به این که بخشی از پیچیدگی ساختاری ترکیب های استعاری به خصوصیت های تصویری و فرهنگی شیوه بیان تصورات ذهنی مربوط می شود. برابر گزینی همه ترکیب های استعاری از یک زبان به زبان دیگر به یک راحتی و یا به یک شیوه مشخص امکان پذیر نیست.
یکی از شیوه هایی که می توان برای برابر گزینی استعاره هست به کار گرفت شیوه چهارگانه زیر است:
۱٫ برابر گزینی استعاره با استعاره مشابه از زبان مقصد
در این مورد یک تصور مجازی به تصور مشابهی از زبان مقصد ترجمه می شود. در نمونه های زیر تصورات ذهنی مشابهی در هر مورد بین تعبیر استعاری فارسی و انگلیسی می توان دید.

 ۱٫ Add insult to the injury

نمک به زخم پاشدن
۲٫get up from the wrong side of the bed
از دنده چپ بلند شدن
۳٫Have a swollen head
کله پر باد داشتن
۴٫Make someone’s blood boil
خون کسی را به جوش آوردن
۵٫Be at someone’s elbow
تو دست و بال کسی بودن
۶٫At a snail’s pace
به سرعت مورچه
۷٫Be down to earth
خاکی بودن
۸٫Bite off more than one can chew
لقمه بزرگتر از دهان خود برداشتن
۹٫ Hold one’s tongue
جلوی زبان خود را گرفتن
۱۰٫Paddle one’s own canoe
خر خود را راندن

۲٫جایگزینی استعاره با یک استعاره متفاوت ولی هم طراز از زبان مقصد:
در این نوع جایگزینی یک تصور استعاری به تصور متفاوتی در زبان مقصد برگردانده می شود. در نمونه های زیر نوع برابر گزینی بین تعبیر استعاری فارسی و انگلیسی به نحوی است که در عین حال که از نظر موضوعی یکسان هستند ولی از نظر شیوه تصویر سازی و ویژگی های مربوط به آن متفاوت اند

۱٫ Be out to lunch
توی باغ نبودن
۲٫ Be tickled pink
قند توی دل کسی آب شدن
۳٫ Beat the odds
دل به دریا زدن، خود را با آب و آتش زدن
۴٫ Talk until one is blue in the face
اینقدر حرف زدم که زبانم مو درآورد
۵٫ Count to ten
صلوات بفرست ( هنگام عصبانی شدن)
۶٫ Come apart at seams
از کوره در رفتن
۷٫ Handle someone with kid’s gloves
دست به عصا راه رفتن
۸٫ Lend someone an ear
دل به دل کسی ندادن
۹٫ Not hold a candle to someone
به گرد پای کسی نرسیدن
۱۰٫ Rock the boat
سنگ جلوی پای کسی انداختن
۱۱٫ Bark up the wrong tree
سوراخ دعا را گم کردن

۳٫جایگزینی استعاره با یک تشبیه مشابه از زبان مقصد

در این نوع جایگزینی یک تصور استعاری جایگزین تصوری مشابه ولی به شیوه تشبیه می شود که از صراحت بیانی بیش تری برخوردار است

۱٫ Be low man on the totem pole
مثل خر لنگ بودن
۲٫ In nothing flat
مثل باد، به سرعت باد
۳٫ In a flash
مثل برق، به سرعت برق
۴٫ See the writing on the wall
مثل آفتاب روشن بودن

۴٫جایگزینی استعاره با یک تفسیر معنایی
ممکن است شیوه بیان مجازی بعضی از استعاره ها در زبان مقصد قابل جایگزینی نباشد و زا سه شیوه بالا نتوان برای جایگزینی آن ها استفاده کرد در این صورت می توان تصور استعاری را با نزدیک ترین تفسیر غیر مجازی بیان کرد.

۱٫ Be green
تازه کار بودن
۲٫ Be wet behind the ears
ناشی بودن
۳٫ Go to the nuts and bolts
سراغ اصل مطلب رفتن
۴٫ Have a green thumb
دست خوب داشتن
۵٫ Chain smoker
سیگاری قهار

شیوه های برابر گزینی در تشبیه
با توجه به این که در تشبیه های زبانی نیز تعبیرهای مجازی هستند که در آن ها خصوصیت زبانی ، معنا شناختی و فرهنگی وجود دارد برابر گزینی آن ها در ترجمه از زبانی به زبان دیگر همواره به راحتی انجام نمی شود در این مورد هم شیوه های برابر گزین متفاوتی را با توجه به ویژگی های نوع تشبیه می توان پیشنهاد کرد که در زیر سه شیوه متفاوت برای برابر گزینی تشبیه توصیه شده است:

الف) برابر گزینی تشبیه مشابه از زبان مقصد
در این شیوه یک تصور همسان یا مشابه از زبان مقصد جایگزین می شود.

۱٫ Eat like a horse
مثل گاو خوردن
۲٫ Work like a dog
مثل خر کار کردن
۳٫ Spend money like water
مثل ریگ پول خرج کردن
۴٫ Run around like a chicken with its head cut off
مثل مرغ سر کنده دور خود چرخیدن

ب) برابر گزینی تشبیه متفاوت ولی هم طراز از زبان مقصد
در این شیوه برابر گزین به کمک یک تصور تشبیهی متفاوت ولی هم طراز از زبان مقصد انجام می شود.

۱٫ Be tough a nails
مثل کوه استوار بودن
۲٫ Like a bat out of hell
مثل فشفشه
۳٫ Easy as pie
مثل آب خوردن

ج) برابر گزینی تشبیه با یک استعاره
در این شیوه ممکن است یک تصور استعاری را جانشین یک تصور تشبیهی است.

۱٫ Be sharp as task
تیز بودن
۲٫ Be like looking for a needle in a haystack
توی کاهدان دنبال سوزن گشتن
۳٫ Quick as a wink
به یک چشم بهم زدن
۴٫ Tell it like it is
رو راست بودن، بی پرده سخن گفتن

 

 

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

5 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *