stick with something

Stick with something/somebody

Phrasal verb

/stɪk wɪð sʌmθɪŋ/ US
/stɪk wɪθ sʌmθɪŋ/ UK

Continue something, no quit

انجام دادن کاری، دست نکشیدن از کاری، ول نکردن

The teacher always sticks me with Tom.

You need to find a job and stick with it.
بهتره که یک کار پیدا کنی و بچسبی بهش.

He’s a good car mechanic. I think we should stick with him.
او تعمیر کار خوبی است. ما نباید ولش کنیم.

Sally usually sticks with something to the end.
سالی هر کاری را تا آخر دنبال می کند.

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *