go through with something

Go through with something

Phrasal verb

/gəʊ θru: wɪð sʌmθɪŋ/ UK
/goʊ θru: wɪð sʌmθɪŋ/ US

Finish, do as planned or agreed

تمام کردن، انجام کاری طبق نقشه یا قرار قبلی

My friend has decided to go through with his plans to finish university.
دوستم تصمیم گرفت تا طبق برنامه اش دانشگاهش را تمام کنه

We will not go through with our plans to build the new product until we solve several problems.
ما برنامه ساخت محصولات جدید را تا رفع چندین مشکل تمام نخواهیم کرد

Finally, he decided to go through with the job because the money was good.
بالاخره تصمیم گرفت کارش را تمام کنه چون پول خوبی گیرش میاد

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *