درس چهارم
یکی دیگر از شیوه بیان غیر مستقیم تصویرسازی های خیالی و ذهنی از یک موضوع است که این شیوه بیان و برجسته سازی معنایی یکی از شیوه های رایج در بیان ادبی است اما همین شیوه در زبان روزانه و گفتار روزانه در قالب عبارت ها و اصطلاحات کاربرد زیادی دارد. می توان گفت گاهی ترکیب اصطلاحی از راه ادبیات و بیان ادبی در زبان روزمره رواج پیدا می کند.
تفاوت شیوه بیان ساده با شیوه بیان تصویری در دو جمله زیر که برای گفتن یک موضوع مشخص به کار رفته اند
۱٫ سهراب با شتاب سوار بر اسب شد و به سرعت به میدان رفت.
۲٫ سهراب چون باد بر اسب شد و چون برق به میدان رفت.
همان طور که ملاحظه می کنید موضوع دو جمله بالا یکسان است اما به دو شیوه متفاوت بیان شده است. یکی به شیوه عادی که شیوه بیان و کاربرد زبان عادی و معمولی است و دیگری به شیوه تصویری که به کمک کاربرد شیوه تصویری موضوع برجسته سازی شده است. در جمله اول هر کلمه معنی عادی و حقیقی و به اصطلاح تحت الفظی خود را دارد و شیوه بیان عادی و مستقیم است سرعت عمل سهراب به کمک قیدهای با شتاب و با سرعت بیان شده و هیچ نوع تصویر سازی یا تشبیه در کار نیست . در جمله دوم باد و برق دیگر معنای حقیقی خود را ندارند بلکه برای بیان اغراق آمیز و ملموس تر شتاب و سرعت به کار رفته اند. در این شیوه بیان موضوع شتاب و سرعت برجسته سازی شده و همراه با شیوه تصویر سازی سهراب با دو برق تشبیه شده است.
مثال:
۳٫ سهراب بر اسب باد بود در میدان برق
۴٫ سهراب بر اسب وزید و بر میدان تابید.
جمله های ۳و ۴ با جمله های مثال ۱و ۲ هم موضوع هستند ولی شیوه بیان در جمله های ۲و ۳و ۴ به کمک تشبیه، مجاز کنایه و استعاره برجسته سازی شده است. در این جمله ها قسمتی از کلمات با معنای مجازی به کار گرفته شده است.
برای استفاده از این شیوه کاربرد مجازی در متن ها اصطلاح تصویر یا تصویر سازی به کار رفته است و به همین دلیل زبان مجازی یا زبانی که در آن ( تشبیه، مجاز، کنایه و استعاره ) در جملات به کار رود را زبان تصویری می گویند.
در اصطلاح ها و ضرب المثل ها و تعبیرهای اصطلاحی زبان عموما از شیوه بیان تصویری و مجازی استفاده می شود.
شیوه های تصویرسازی در اصطلاح ها
همان طور که می دانید در زبان و بیان ادبی، شیوه های متفاوت تصویرسازی و بیان مجازی وجود دارد و شیوه بیان تصویری در اصطلاح ها عموما به کمک استعاره و یا تشبیه است.
برای برجسته سازی معنایی موضوع از دو ویژگی برای انتقال پیام استفاده می شود
۱٫ به کار گرفتن حواس پنجگانه که برای انتقال اطلاعات و ملموس تر ساختن موضوع
۲٫ به کار گرفتن مقوله ها یا پدیده های نا مربوط به موضوع بحث
معمولا از حواس پنجگانه و پدیده های نا مربوط به موضوع برای بر انگیختن نیروی تخیل و ایجاد فضای تصویری بهره گرفته می شود. در این تصویرسازی هم مفهوم های روزمره و هم مفهوم های انتزاعی برجسته سازی می شوند تا به کمک ابزارهای حواس پنجگانه و مقوله های عینی احساس و نیروی تخیل شنونده را برانگیزد.
گاهی در تصویر سازی ها از حرکت و تغییر وضعیت پدیده ها
مثال ۱
خبر داغ ( حس لامسه با تازگی خبر)
خبر بودار ( حس بویایی برای تازگی خبر)
آش دهن سوز ( حس لامسه و مقوله های آش و دهن برای جالب بیان نمودن)
همان آش و همان کاسه ( حس بینایی و مقوله های آش و کاسه برای بیان عدم پیشرفت و دگرگونی)
دست گل به آب دادن ( دسته گل و فعل به آب انداختن برای بیان خطا و اشتباه)
آسمان و ریسمان به هم بافتن ( آسمان و ریسمان و فعل بافتن برای بیان یاوه و بیهوده گویی)
مثل گرگ باران دیده ( گرگ و باران برای بیان تجربه)
مثال ۲
در جمله های زیر نیز با نمونه هایی از تصویرسازی در قالب استعاره و تشبیه روبرو هستیم
باد برای سرعت he runs like the wind.
خون برای سرخی the moon is like blood.
شست برای بی عرضگی he is all thumbs.
فرشته برای مهربانی that nurse is an angel.
در مثال های بالا در هر تصویرسازی ما با دو پدیده یا کیفیت سرو کار داریم
۱٫ پدیده یا موضوعی که قصد گفتن آن را داریم مانند: ( تازگی-ناباوری-یاوه گویی-سرعت –مهربانی و غیره )
۲٫ مقوله هایی برای تصویرسازی در شیوه بیان از آن ها کمک گرفته شده است مانند : ( داغ – بودار – چشم – آب خوردن – آش – کاسه – دسته گل – آب – آسمان – ریسمان _ گرگ – باران و غیره )
در تصویرسازی هایی که از نوع تشبیه یا استعاره در جملات بالا مشاهده شد از چند مورد بیرونی یا خارج از موضوع با موضوع مورد بیان مشابه یا هم سان گرفته شده است.
3 پاسخ