تمرین ترجمه متون ساده

تمرین مراحل پنج گانه ترجمه

خواندن و درک محتوای متن
معادل یابی برای واژه های کلیدی و ترکیب ها و اصطلاح ها
پیش نویس ترجمه
ویرایش پیش نویس ترجمه
متن ویرایش شده ترجمه
با توجه به مراحل ترجمه متن هایی را با این مراحل ترجمه خواهیم کرد متن هایی که زیر آمده متن های علمی می باشند و برای سطح متوسط به بالا است و اگر برای فردی که ابتدای راه است و دانش و دایره لغات زیادی ندارد باید برا اساس سطحتون که در جلسه دوم گفته شد یک متن ساده تر را انتخاب و این مراحل را تمرین کنید.

متن مورد نظر برای ترجمه

Mechanical element in ordinary speech
۱٫ Ordinary speech is largely concerned with registering our reactions to what goes on outside us. 2. In all such reactions there’s large automatic or mechanical element. 3. And if our only aim is to say what gets by in society, our reaction will become almost completely mechanical. 4. That’s the direction in which the use of clichés takes us. 5. In a society which changes rapidly, many things happen that frighten us or make us feel threatened. 6. People who can do nothing but accept their social mythology can only try to huddle more closely together when they feel frightened or threatened, and in that situation their clichés turn hysterical. 7. Naturally that doesn’t make them any less mechanical. 8. Some years ago, in a town in the united states, I heard somebody say those yellow bastards,” meaning the Japanese. 9. More recently, in another town, I heard somebody else use the same phrase, but meaning the Chinese. 10. There are many reasons, not connected with literary criticism, why nobody should use a phrase like that about anybody. 11. But the literary reason is that the phrase is pure reflex: it’s no more a product of conscious mind than the bark of a dog is.

مرحله اول: خواندن و درک محتوا متن
موضوع و عنوان متن:
گفتار عادی و نقش آن در ضبط واکنش های ما نسبت به آنچه در پیرامون ما می گذرد و تفاوت بین نقش گفتار واکنشی و گفتار هوشیارانه.

عنوان: عنصر خودکار در گفتار عادی
واژه های کلیدی متن:
.Speech, reaction, automatic, mechanical, cliché, mythology, hysterical, literary, reflex, conscious mind
ترکیب ها و اصطلاح ها:
.What gets by, to huddle together, is largely concerned with

مرحله دوم: معادل یابی برای واژه های کلیدی و ترکیب ها و اصطلاح ها

واژه های کلیدی متن:
Speech, گفتار
reaction, واکنش
automatic, خودجوش
mechanical, خودکار
cliché, کلیشه، گفتار قالبی
mythology, اسطوره
hysterical, جنون آمیز
literary, ادبی
reflex, غیرارادی
conscious mind. ذهن هوشیار
ترکیب ها و اصطلاح ها:
What gets by, آن چه مورد قبول است
to huddle together, به هم نزدیک شدن
is largely concerned with. بیشتر به …. می پردازد، بیشتر با …. سر و کار دارد،
بیشتر متوجه … است.

مرحله سوم: پیش نویس ترجمه

۱٫ گفتار عادی بشر بیشتر به ضبط واکنش های ما به اتفاقات اطراف ما می پردازد ۲٫ در تمام این واکنش ها یک عنصر خودکار و جوش قابل ملاحظه‌ای وجود دارد۳٫ اگر هدف ما تنها آن چیزی است که مورد قبول جامعه باشد واکنش ما تقریباً همگی خود کار خواهند شد۴٫ این مسیری است که کاربرد کلیشه یا رفتار قالبی در زبان طی می‌کند ۵. در جامعه‌ای که به سرعت در حال تحول است اتفاقات زیادی می‌گذرد که ما را به وحشت می‌اندازد یا تهدید می‌کند ۶ .مردمی که جز پذیرش اسطوره های اجتماعی کار دیگری از آنها ساخته نیست هنگامی که احساس وحشت یا تهدید می‌کنند و سعی می‌کنند به یکدیگر بیشتر نزدیک شوند و در این شرایط کلیشه‌ها یا گفتار قالبی آنها رنگ جنون‌آمیز به خود می گیرد۷٫ طبیعتاً چنین وضعیتی حالت مکانیکی و خود به خودی گفتار آنها را کم نخواهد کرد ۸ .چند سال پیش در یکی از شهرهای ایالت امریکا شنیدم کسی عبارت حرام زاده های زرد را برای اشاره به ژاپنی ها به کار برد ۹٫ به تازگی در شهر دیگر شنیدم کسی دیگر هم این عبارت را به کار برد ولی این بار برای اشاره بر چینی‌ها۱۰٫ دلایل زیادی است که به نقد ادبی هم مربوط نیست برای اینکه هیچ کس نباید چنین عباراتی را در مورد کسی به کار برد ۱۱. اما دلیل ادبی اش این است که این عبارتی غیر ارادی است یعنی به همان اندازه واق واق سگ محصول یک ذهن هوشیار است.

مرحله چهارم : ویرایش پیش نویس ترجمه

(قسمت هایی که پر رنگ شده است قسمت هایی است که باید وایرایش شوند و در بعضی موارد حذف شوند.)

۱٫ گفتار عادی بشر بیشتر به ضبط واکنش های ما به اتفاقات اطراف ما می پردازد ۲٫ در تمام این واکنش ها یک عنصر خودکار و جوش قابل ملاحظه‌ای وجود دارد۳٫ اگر هدف ما تنها آن چیزی است که مورد قبول جامعه باشد واکنش های ما تقریباً همگی خود کار خواهند شد۴٫ این مسیری است که کاربرد کلیشه یا رفتار قالبی در زبان طی می‌کند ۵. در جامعه‌ای که به سرعت در حال تحول است اتفاقات زیادی می‌گذرد که ما را به وحشت می‌اندازد یا تهدید می‌کند ۶ .مردمی که جز پذیرش اسطوره های اجتماعی کار دیگری از آنها ساخته نیست هنگامی که احساس وحشت یا تهدید می‌کنند و سعی می‌کنند به یکدیگر بیشتر نزدیک شوند و در این شرایط کلیشه‌ها یا گفتار قالبی آنها رنگ جنون‌آمیز به خود می گیرد۷٫ طبیعتاً چنین وضعیتی از حالت مکانیکی و خود به خودی گفتار آنها کم نخواهد کرد ۸ .چند سال پیش در یکی از شهرهای ایالت امریکا شنیدم کسی عبارت حرام زاده های زرد را برای اشاره به ژاپنی ها به کار برد ۹٫ به تازگی در شهر دیگر شنیدم کسی دیگر هم این عبارت را به کار برد ولی این بار برای اشاره بر چینی‌ها ۱۰٫ دلایل زیادی است که به نقد ادبی هم مربوط نیست برای اینکه هیچ کس نباید چنین عباراتی را در مورد کسی به کار ببرد ۱۱. اما دلیل ادبی اش این است که این عبارتی غیر ارادی است یعنی به همان اندازه واق واق سگ محصول یک ذهن هوشیار است.

مرحله پنجم : متن ویرایش شده ترجمه

عنصر خودکار در گفتار عادی
۱٫ گفتار عادی بشر بیشتر به ضبط واکنش های ما نسبت به رویدادهای پیرامونی می پردازد ۲٫ در همه این واکنش ها، عنصر خودکار و جوش قابل ملاحظه‌ای وجود دارد.۳٫ اگر هدف ما تنها آن چیزی باشد که مورد قبول جامعه است، واکنش ما تقریباً همگی خود کار خواهند شد.۴٫ این مسیری است که کاربرد کلیشه یا رفتار قالبی در زبان طی می‌کند ۵. در جامعه‌ای که به سرعت در حال تحول است ،اتفاقات زیادی می‌گذرد که ما را به وحشت می‌اندازد یا تهدید می‌کند ۶ .مردمی که جز پذیرش اسطوره های اجتماعی کار دیگری از آنها ساخته نیست، هنگامی که احساس وحشت یا تهدید می‌کنند سعی می‌کنند به یکدیگر بیشتر نزدیک شوند و در چنین موقعیتی کلیشه‌ها یا گفتار قالبی آنها رنگ جنون‌آمیز به خود می گیرد۷٫ طبیعتاً چنین وضعیتی از حالت مکانیکی و خود به خودی گفتار آنها کم نخواهد کرد. ۸ .چند سال پیش در یکی از شهرهای ایالت امریکا شنیدم کسی عبارت حرام زاده های زرد را برای اشاره به ژاپنی ها به کار برد ۹٫ به تازگی در شهر دیگر شنیدم کسی دیگر هم این عبارت را به کار برد ولی این بار برای اشاره بر چینی‌ها ۱۰٫ دلایل زیادی است که به نقد ادبی هم مربوط نیست برای اینکه هیچ کس نباید چنین عباراتی را در مورد کسی به کار برد ۱۱. اما دلیل ادبی اش این است که این عبارتی غیر ارادی است یعنی به همان اندازه واق واق سگ محصول ذهن هوشیار باشد

 

 

تمرین چند معنایی بودن کلمه و کاربرد های مختلف آن در ترجمه

تمرینات جلسه سوم ترجمه متون ساده

تمرین ۱:
در هر گروه از جمله های زیر معنای کلمه مشترک و معادل ترجمه هر کدام را پیدا کنید و جمله را به فارسی ترجمه کنید. علت تفاوت های معنایی هر کلمه را از لحاظ بافتی یا کاربردی مشخص کنید و بگویید در هر مورد معنای کلمه از چه نوع کاربردی است؟

۱٫ Cold-blooded
a. Snakes are cold-blooded animals.
b. He committed a cold-blooded murder.
c. Joan’s cold-blooded.

۱٫ خونسرد – وحشیانه – سر مایی یا آدم خونسرد
a. مارها حیوانات خونسردی هستند.
b. او مرتکب قتل وحشیانه ای شد.
c. جان آدم سر مایی است. یا جان آدم خونسردی است.
پاسخ : cold-blooded به ترتیب به سه مفهوم : خون سرد ( کاربرد علمی )، وحشیانه ( کاربرد توهین آمیز )، سر مایی ( کاربرد خودمانی )

۲٫ Depression
a. Many people still remember the great depression of the 1930s.
b. His depression came to an end when he took a trip.
c. The rain collected in several depressions on the ground.

۲٫رکود – افسردگی – گودال
a. بسیاری از مردم هنوز رکود شدید در دهه ی ۱۹۳۰ را به یاد می آورند.
b. با رفتن به مسافرت افسردگی او تمام شد.
c. باران در چندین گودال روی زمین جمع شده بود.
پاسخ : depression به ترتیب به سه مفهوم : رکود یا کسادی ( کاربرد اقتصادی )، افسردگی ( روان پزشکی )، گودال ( کاربرد عادی )

۳٫ Article
a. Have you read my article on pollution?
b. Article number 15 is on freedom of speech.
c. Every common English noun is preceded by an article.

۳٫مقاله – ماده – حرف تعریف
a. آیا مقاله ی من در رابطه با آلودگی را خوانده ای؟
b. ماده شماره ۱۵ در آزادی بیان وجود دارد.
c. هر اسم عام از زبان انگلیسی یک حرف تعریف می آید.
پاسخ : article به ترتیب به سه مفهوم : مقاله ( کاربرد عادی )، ماده بند ( حقوقی )، حرف تعریف ( دستور زبان )

۴٫ Case
a. It was a case of stupidity, not dishonesty, (example)
b. My case against Mr. smith is to be heard today, (a question to be decided in a court of law)
c. The police have a clear case against the prisoner.
d. He is a real case (slang: silly, fool)
e. Mine is the possessive case of I. (grammar)
f. She thought she was hurt, but it wasn’t really the case. (to be true)
g. In any case, catch the train tomorrow, (whatever happens)
h. Take your coat in case it rains, (lest, because)
i. Robbers always case a place ahead of time.

۴٫نمونه – پرونده – سابقه – ادم احمق – حالت – این طور – در هر حالت – شاید – مورد بررسی قراردادن
a. این نمونه ای از حماقت بود، نه صداقت.
b. پرونده ی من علیه آقای اسمیت امروز مورد بررسی قرار می گیرد. ( مسئله ای که در دادگاه در مورد آن تصمیم می گیرند )
c. پلیس یک مدرک شفاف بر علیه ان زندانی دارد.
d. او واقعاً آدم احمقی است. ( زبان عامیانه )
e. مال من حالت ضمیر ملکی من است. ( گرامر)
f. او فکر می کرد که زخمی شده است، ولی واقعاً این طور نبود. ( صحت داشتن )
g. در هر صورت، فردا سوار قطار شو.
h. کتت را ببر، زیرا باران می آید. ( زیرا )
I. رابرز همیشه از قبل یک مکان را شناسایی می کند.
پاسخ : case در همه موارد مفهوم خاصی دارد. به ترتیب عبارت است از: نمونه یا مورد، دعوی ( حقوقی)، شواهد، مدرک، احمق، کله پوک، حالت، حقیقت، در هر صورت، برای اینکه in case) )، ور انداز کردن، شناسایی کردن

۵٫ Blue
a. She is wearing a blue dress today.
b. Your hands are blue with cold.
c. I’m feeling rather blue today, (slang)
d. Mary arrived out of the blue. (unexpectedly)

۵٫آبی – کبود – دمغ –ناگهان
a. او امروز یک لباس آبی پوشیده است.
b.دست هایت از سرما کبود شده است.
c. امروز احساس میکنم دمغ هستم. ( زبان عامیانه )
d. ماری ناگهان سر رسید. ( به صورت غیر منتظره ای )
پاسخ : blue به سه مفهوم : آبی – کبود – دمغ – ناگهان – غیر منتظره به کار رفته است.

۶٫ Bloody
a. He escaped from the fight with a bloody nose.
b. There was a bloody war between Iran and Iraq.
c. It’s bloody wonderful, (slang)

۶٫خون الو د – خونین – خیلی
a.او با یک بینی خون آلود از دعوا فرار کرد.
b. جنگ خونینی بین ایران و عراق روی داد.
c. خیلی معرکه است. ( زبان عامیانه )
پاسخ : bloody به سه مفهوم : خون الو د – خونین – خیلی به کار رفته است.

۷٫ Snail
a. Peter is a snail, (slow)
b. I found two snails in my shoes.

۷٫کند ذهن – حلزون
a. پیتر آدم کند ذهنی است. ( کند )
b. دو تا حلزون در کفشم پیدا کردم.
پاسخ : snail به دو مفهوم: کند ذهن و حلزون به کار رفته است.

۸٫ Turkey
a. He is a turkey, (dumb)
b. Americans eat turkey in Christmas.

۸٫خرفت – بوقلمون
a. او آدم خرفتی است.
b. آمریکایی ها در مراسم کریسمس بوقلمون می خورند.
پاسخ : turkey به دو مفهوم : خرفت و بوقلمون به کار رفته است.

۹٫ Machine
a. He is a just machine, (metaphoric)
b. He bought a sewing machine for his wife.

۹٫ماشینی یا ماشین وار – چرخ خیاطی
a. او درست مثل ماشین است. ( خیلی کار می کند )
b. او یک چرخ خیاطی برای همسرش خرید.
پاسخ: machine ماشینی یا ماشین وارد – چرخ خیاطی

۱۰٫ Pig
a. These pigs ate all the food. (metaphoric)
b. Pigs are not edible according to Islam.

۱۰٫گوساله ها – خوک ها
a. این گوساله ها همه ی غذاها را خوردند. ( زبان استعاری )
b. ( گوشت ) خوک ها در اسلام خوردنی نیست.
پاسخ : pigs گوساله ها – خوک ها

تمرین ۲
با توجه به تمرینات قبل به سوالات زیر پاسخ دهید :

۱٫ در جمله زیر cold blooded کاربرد دارد.
Jane is cold blooded
۱) توهین آمیز ۲) اقتصادی ۳) علمی ۴) خودمانی
پاسخ : گزینه ۴ ، خودمانی

۲٫ معادل مناسب برای کلمه ای که پر رنگ شده کدام است؟
She thought she was hurt, but it wasn’t really the case.
۱) در هر صورت ۲) حقیقت ۳) دعوی ۴) حالت
پاسخ : گزینه ۲ ، حقیقت

The business men offered him $ 5000 under the table to vote against the bill
۱) رشوه ۲) پایین میز ۳) پایین جدول ۴) توافق
پاسخ : گزینه ۱ ، رشوه
Nobody forgets the great depression of the 1930s
۱) افسردگی ۲) انقباض ۳) گودال ۴)رکود
پاسخ : گزینه ۴، رکود
Article 10 of this convention guarantee, free speech
۱) مقاله ۲) حرف تعریف ۳) ماده ۴) آیین نامه
پاسخ : گزینه ۳، ماده
What bloody awful weather
۱) خون آلود ۲) خونین ۳) خیلی ۴) وحشیانه
پاسخ : گزینه ۳، خیلی
Marry arrived out of the blue
۱) غیر منتظره ۲) دمغ ۳) کبود ۴) آبی
پاسخ : گزینه ۱، غیر منتظره
Have you read my article on pollution
۱) ماده قانونی ۲) مقاله ۳) حرف تعریف ۴) برگه
پاسخ : گزینه ۲، مقاله
There was a bloody war between Iran and Iraq
۱) خونین ۲) سرد ۳) نرم ۴) تحمیلی
پاسخ : گزینه ۱، خونین
He is turkey.
۱) ساکت ۲) بی میل ۳) کودن ۴) بوقلمون
پاسخ : گزینه ۳، کودن
This book has a well arranged table of contents
۱) فهرست مندرجات ۲) میز محتویات ۳) جدول محتویات ۴) جدولی از مفاهیم
پاسخ : گزینه ۱، فهرست مندرجات

 

 

تمرین بررسی متون ترجمه شده
تمرین ۱:
به نظر شما جمله زیر را چگونه باید معنی کرد که حق مطلب ادا شده باشد و به خطا نرفته باشیم.

But how on earth can the absence of anything have sources?

به دو ترجمه متفاوت از جمله بالا نگاه کنیم:
۱٫ ولی چگونه بر روی زمین غیبت چیزی می تواند منابعی داشته باشد؟
۲٫ ولی نبود چیزی اساسا چگونه ممکن است منابعی داشته باشد؟
می بینید که ترکیب on earth به دو شیوه متفاوت ترجمه شده است
۱٫ روی زمین که ترجمه واژه به واژه است
۲٫ اساسا که ترجمه مفهومی است.

تمرین ۲:

۳٫ Sources of knowledge is in order.

در جمله بالا عبارت in order به کار رفته است.
عبارت آشنای in order برای شما چه مفهومی دارد و آن را چگونه به فارسی ترجمه می کنید؟
هنگامی که به دیکشنری معتبر مراجعه می کنیم برای کلمه order معنای متفاوتی را پیدا می کنیم در دیکشنری لانگمن چنین می نویسد :

in order, acceptable; according to acceptable rules, custom, etc.

و برای مثال چنین نوشته شده است:

It’ll be quite in order for you to make this suggestion at your next meeting.

همان طور که می بینید معنای عبارت in order با معنای رایج و آشنای order ( نظم و ترتیب و غیره) ارتباطی ندارد و تنها مفهوم اصطلاحی این ترکیب است که به ما کمک می کند تا مفهوم صحیح in order را در جمله تشخیص دهیم.
اکنون با توجه به توضیحات دیکشنری دوباره به جمله اصلی برمی گردیم
Sources of knowledge is in order
به نظر شما مفهوم صحیح آن در این جمله چیست ؟
ترجمه ۱: منابع معرفت و دانش مرتب است.
ترجمه ۲: در منابع شناخت حرفی نیست

 

تمرین تفاوت بین معناهای مختلف واژه ها به تنهایی و در جمله

تمرین ۱:
معنی لغوی واژه های bring, break چیست؟ و در فارسی برای هر کدام چه معادلی را انتخاب می کنید؟
پاسخ : bring به معنای آوردن
Break به معنای شکستن

تمرین ۲:
واژه های brought, broke به تنهایی و در جمله های زیر دارای چه مفهومی هستند و برای هر یک در فارسی چه معادلی انتخاب می کنید؟ چه تفاوتی بین معناهای مختلف هر یک در جمله های زیر وجود دارد؟
ترجمه هر جمله به فارسی چیست؟

۱٫ Brought
a. He was born in Ohio but brought up in Texas.
او در اوهایو به دنیا آمده اما در تگزاس بزرگ شده است.
b. John brought up the question of attendance at the meeting.
جان مسئله ی حضور در جلسه را مطرح کرد
c. They brought me a nice present.
آنها برای من هدیه زیبایی آوردند.
d. His illness was brought on by worry over his business loss.
نگرانی او به خاطر از دست دادن کارش باعث بیماری اش شد

پاسخ : فقط در جمله شماره c به معنای آوردن است ولی در سایر موارد همراه با on , up مفهوم اصطلاحی دارد.

۲٫ Broke
a. Mary is so extravagant that two days after payday she is always dead broke.
مری به قدری ولخرج است که تنها دو روز بعد از پرداخت حقوق بی پول بی پول است.
b. You are going for broke.
شما دارید از نظر جسمی ضعیف تر می شوید.
c. He broke his leg yesterday.
پای او دیروز شکست
d. His firm has gone broke.
این شرکت ورشکسته شده است.
پاسخ: فقط در شمارهc به معنی شکستن است و در بقیه موارد معنای اصطلاحی دارد.

۳٫ برای کلمه flatچه مفهومی می دانید؟ آیا در جمله های زیر به همان معنا به کار رفته است؟ کلمه flat در هر کدام به چه مفهومی است؟ و ترجمه فارسی؟

۴٫ Flat
a. The earth is round, not flat.
زمین گرد است، نه مسطح
b. Lie down flat on your back.
صاف روی زمین دراز بکش.
c. Everything seems so flat since you left.
از وقتی تو رفتی، همه چیز خیلی کسل کننده و بی روح به نظر می رسد.
d. I got dressed in 3 minutes flat.
دقیقا در عرض سه دقیقه لباس پوشیدم.
e. Stop I think we’ve got a flat tire.
وایستا. فکر کنم پنچر شدیم.
f. He is flat broke.
او آس و پاس شده است.
g. The people in the top flat are noisy.
آدم های طبقه بالا شلوغ هستند.
h. I won’t go, and that’s flat.
من نمیرم ، همین که گفتم

۵٫ Ground
a. He lives on the ground floor.
او در طبقه ی همکف زندگی می کند.
b. The ground crew was not ready for the new flight.
خدمه ی زمینی برای پرواز جدید حاضر نبود.
c. The branch broke and fell on the ground.
شاخه شکست و روی زمین افتاد.
d. When the green paint came off we saw there was a white ground underneath.
وقتی رنگ سبز از بین رفت، دیدیم که زمینه ای سفید رنگ در زیر آن وجود دارد.
e. The ship grounded on a hidden sand bank.
کشتی بر کرانه ی شنی پنهانی به شن نشست.
f. All aircrafts have been grounded because of thick mist.
همه ی هواپیماها به دلیل مه غلیظ روی زمین متوقف شدند.
g. He has a good grounding in English grammar.
او زمینه خوبی در دستور زبان انگلیسی دارد.
h. His argument was groundless.
بحث او بی دلیل بود.
i. We got grounds for thinking that he had stolen the money.
ما دلایلی پیدا کردیم مبنی بر اینکه او پول را دزدیده است.
j. The ordinary people were ground down by lack of food and money.
مردم عادی از کمبود پول و غذا از پا در آمدند.
k. She ground some fresh coffee beans for me yesterday.
او دیروز مقدار ی دانه قهوه تازه برای من آسیاب کرد.

 

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *